به نام خداوند زیبایی ها
گرفتم ساغری از دست مستی*** تعالی الله چه مستی و چه دستی
بتی چون تو کجا در پرده ماند*** مگر از ننگ چون من بت پرستی
غم و شادی و تمام حس های این دنیا تعبیرهای ما از اتفاقات این دنیاست .
خنده هایی که می بینیم تعبیر می کنیم به شاد بودن و گریه رو تعبیر می کنیم به ناراحت بودن و غمگین بودن .
به عاقلا میگیم دیوونه و دیوونه ها رو میگیم " چقدر فلانی عاقل بود! "
این اسم ها رو میذاریم و نمیدونیم که برچسب داریم میچسبونیم روی پیشونی آدما .
هرکس اونجوری که دوست داره می بینه .
یه نفر همه رو خوب می بینه و بهش میگن دیوونه و به یه نفر که از همه چیز و همه کس عیب میگیره میگن عاقل .
و اینجاست دو راهی انتخاب .
انتخاب بین حق و باطل .
همون چیزی که تموم آزادگان دنیا برای اثبات حق و انکار باطل زندگی خودشون رو فدا کردند .
حق کدومه و باطل کدومه ؟
اگر گریه کردن دیوانگی است ، من دیوانه ترین دیوانگان هستم .
خدا خندیدن و خندوندن رو به بنده هاش یاد داد تا ستار بودنش رو به اثبات برسونه .