همه جا صحبت دیوانگی مجنون است
هیچ کس را خبری نیست که لیلی چونست
این بیت رو اولین بار از کنارش به آرا می گذشتم .
وقتی بر گشتم و بهش نگاه کردم با هم درد و دل کردیم .
زار زدیم .
وقتی این بیت رو دوباره خوندمش ، حسابی واسه دل نازنین لیلی گریه گردم .
تا حالا یه بیت اینقدر اذیتم نکرده بود .
خیلی خود خواهی هست دائما از مجنون گفتن .
هر کجا هست خداوندا به سلامت دارش .
ایشالا بیام عروسیت برقصم
زیاد بد نمی رقصما
فقط بعضی میگویند چقد ناز میکنی
برخی دیگر میگویند چقدر شل تشریف داری
انتظار دارن پایکوبی کنم
که اصلا استعدادشو ندارم
اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز
واقعا بیچاره لیلی
اومدی ردپا بزار